درباره رمان جدید موراکامی که ژاپنی ها برای خرید آن صف کشیدند/ داستانی که با عشق نوشته شد
تاریخ انتشار: ۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۰۵۰۳۸
«شهر و دیوارهای متزلزل آن» که توسط انتشارات شینچوشا به چاپ رسیده، نسخه اصلاح شده از رمانی است که در سال ۱۹۸۰ در یک مجله چاپ شد اما هرگز به صورت کتاب در نیامد. موراکامی در مصاحبه ی اخیر خود گفته بود: «حالا قدرت آن را دارم، آنطور که میخواهم بنویسم. من این رمان را بعد از پین بال نوشتم. آن زمان هنوز نمی دانستم نوشتن دقیقا چگونه است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این رمان برای اولین بار در مجله ادبی ژاپنی بانگاکوکای چاپ شد؛ دقیقا یک سال بعد از برنده شدن موراکامی در مراسم گونزو به عنوان جایزه رمان اول برای کتاب «آواز باد را بشنو».
این اولین بار نیست که موراکامی یک رمان را بازنویسی می کند، «سرزمین عجایب بی رحم و ته دنیا» یک اثر دیگر از اوست که در سال ۱۹۸۵ بازنویسی شد. موراکامی در این باره گفته بود: «در آن زمان مهارت های نویسندگی ام محدود بود و مجبور بودم در همان حد رمان بنویسم. رها شدن از این محدودیت ها برای من مثل یک عنصر جذاب در فرآیند نوشتن بود که این محدودیت تا سال ۲۰۰۰ طول کشید اما بالاخره توانستم آن طور که می خواهم بنویسم.»
موراکامی رمان « شهر و دیوارهای متزلزل آن» را از بهار ۲۰۲۰ شروع به بازنویسی کرد، دقیقا زمانی که ویروس کرونا در جهان تیتر اول روزنامه ها شده بود. او در یک مصاحبه گفته بود: «در ماههای اپیدمی، زمان بیشتری را در خانه می ماندم. دوست داشتم به درون خودم نگاه کنم و بیشتر بیندیشم. بالاخره احساس کردم زمان آن رسیده که شهر و دیوارهای نامطمئن را از کشو بیرون بیاورم و آن را بازنویسی کنم.»
داستان رمان تازه موراکامی
در کتاب «شهر و دیوارهای متزلزل آن»، شخصیت بوکو ۱۷ ساله به همراه کیمی شهری مرموز با دیوار می سازند. شخصیت دیگری به نام واتاشی وارد شهر می شود و با کیمی ملاقات می کند. برای ورود به شهر، مردم باید سایه های خود را دور بریزند.
در داستان های موراکامی، دیوار نشان دهنده مرز بین این جهان و جهان دیگر است. افرادی که توانایی عبور از چنین دیوارهایی دارند، در آثار او ابزارهای کلیدی و اصلی هستند. برای موراکامی دیوارها شکلهای مختلفی دارند. دیواری بین آگاهی و ناخود آگاهی، بین واقعیت و توهم . دیوارهایی هم هستند که دنیای واقعی را از هم جدا می کنند مانند دیوار برلین. هدف یک دیوار و شکل آن به خاطر افراد درون آن تغییر می کند بنابراین معنای دیوار در رمان های موراکامی متفاوت است.
آثار موراکامی موقعیت های سیاسی و اجتماعی را منعکس نمی کند. او دراینباره گفته است: «من اخبار را تحلیل نمی کنم وقتی آن را می شنوم، می پذیرم که اتفاق افتاده است. نویسندگان فقط آن چیزی را که احساس می کنند، روی کاغذ می آورند. اگر زیاد فکر کنید نمی توانید بنویسید. فکر می کنم آن چیزی که رمان را می سازد ذخایر اطلاعاتی ذهنتان است که آن را تبدیل به متن می کند. شما می توانید رمان نویس ها را به دو دسته تقسیم کنید؛ آن هایی که خوب فکر می کنند و آن هایی که خوب حس می کنند و شم بالایی دارند و البته بهترین افراد آنهایی هستند که شم بالایی دارند به همراه یک ذهن بی عیب و نقص برای فکر کردن.»
در بخش دوم کتاب «شهر ودیوارهای متزلزل آن»، واتاشی شغل خود را به عنوان عمده فروش کتاب رها می کند و مدیر یک کتابخانه شهری در فوکوشیما می شود. کتابخانه محیط مهمی در هر سه بخش کتاب است. موراکامی می گوید: «فکر می کردم این رمان یک چیزی نیاز دارد تا در قلب مردم نفوذ کند. در نوجوانی از کتابخانه های زیادی بازدید می کردم و عاشق بوی کتاب ها هستم. این حس در همه مردم مشترک است و برای همین از این محیط در کتابم استفاده کردم.»
موراکامی در اپیگراف رمانش نقل قولی از شعر «کوبلا خان» که شاعر بریتانیایی ساموئل تیلور کولرید آن را سروده، آورده است و خود کتاب حاوی جملاتی از رمان عشق سال های وبا، اثری از نویسنده کلمبیایی، گابریل گارسیا مارکز است. موراکامی درباره انتخاب اپیگراف اثرش گفته است: «اینها را انتخاب کردم زیرا به جهان زیرزمینی علاقه دارم. من آثار مارکز را دوست دارم و اغلب آنها را می خوانم. خیلی ها می گویند رمان هایم به رئالیسم جادویی پیوند خورده است شاید درست باشد اما تاثیری از این ژانر نگرفتهام. من به قدرت داستان سرایی باور دارم، چیزی که در ادبیات مدرن غرب گم شده است.»
سایهات را بشناس!
یکی دیگر از عناصر مهم این داستان و داستان های موراکامی، سایه است. او در مراسم سال ۲۰۱۶ جایزه ادبیات هانس کریستین اندرسون ضمن اشاره به داستان کوتاهی از اندرسون درباره حضور «سایه» در داستان هایش گفته بود: «باید سایه را به عنوان بخشی از خود بپذیریم نه اینکه از آن فرار کنیم چون سایه در ضمیر ناخودآگاه ما وجود دارد، سایه نسخه دیگری از خود ماست، شبیه ماست، شناخت سایه در واقع شناخت خودمان است.»
هنوز اطلاعات زیادی از آخرین اثر موراکامی در دست نیست اما خودش درباره این کتاب گفته است: «در اواسط دهه ۷۰ زندگیام هستم و نمی دانم چند رمان دیگر میتوانم بنویسم. بنابراین به شدت احساس کردم باید این داستان را با عشق بنویسم و زمان زیادی را برای این کار صرف کنم.»
هاروکی موراکامی نویسنده ای است عاشق دویدن است. میدود تا بتواند داستان بنویسد. ۴۰ ماراتن را در ۴۰ سال دویده است و دویدن را نقش مهمی در مسیر نویسنده شدن میداند.
نویسنده ای که داستانهایش را بارها بازنویسی میکند
موراکامی غیر از نوشتن، ترجمه هم میکند و ترجمه یکی از سرگرمیهای دیگر اوست. او میگوید: «من می توانم از ترجمه چیزهای زیادی بیاموزم چون به مطالعه دقیق نیاز دارد. مهارت های نوشتاری من با ترجمه بهبود یافته است. وقتی حوصله نوشتن رمان ندارم، ترجمه می کنم و بعد دیر یا زود دوباره شروع به نوشتن می کنم. از نوشتن لذت می برم و از بازنویسی آثار قبلی لذتی دوبرابر. بنابراین نوشته هایم را بارها و بارها بازنویسی می کنم».
مترجم: زهرا زمانیان
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: شهر و دیوارهای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۰۵۰۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
داستان جذاب زندگی یک نوجوان در «جرئت و حقیقت»
کتاب «جرئت و حقیقت» به قلم محمدعلی جابری و به همت نشر معارف به چاپ رسید. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، کتاب جرئت و حقیقت عضو جدید خانواده برنا (کتاب های نوجوان نشر معارف) وارد بازار نشر شد. این کتاب در قالب داستانی نگاشته شده و موضوع کتاب در مورد معرفی بهشت حول یکی از شخصیت های کتاب است.
این کتاب یک رمان داستانی است برای علاقمندان به ادبیات. کتاب جرئت و حقیقت سرگذشت پسر یتیمی را روایت میکند که بر اثر دوستی، دچار انحراف در مسائل اخلاقی میشود. در ادامه راه و روش نجات و سرانجام این نوجوان است که حیرت مخاطب را برانگیخته میکند.
جذابیت کتاب در این است که با شنیدن داستان و همذاتپنداری با قهرمان آن برای هر مخاطبی، از کودکان تا بزرگسالان، دلکش میشود. از سوی دیگر در این کتاب یکی از مشکلات رایج و مبتلا به در جوانان که ارتباط و دوستی با جنس مخالف در جامعه است مطرح شده و روش توجیه نوجوانان با شیوه ای درست و قانع سازی نوجوانان با مفاهیم دینی انجام شده است دلیل انتخاب نام کتاب جرئت و حقیقت اشاره به یکی از رویدادهای داستان زندگی آرمان است که بعد از آن بازی سیر تحول او آغاز میشود.
نگاهی به کتاب «خداشناسی قرآنی کودکان»/ شما خدا را میشناسید؟در برشی از کتاب میخوانیم:
هلال ماه هم در یک گوشۀ آسمان ایستاده است و ما را نگاه میکند. انگار دارد برایمان حرف میزند «تا همین هیجدهنوزدهسالگیتون، من بیش از دویست بار دور زمین گشتهم. کار من همینه. دور زمین بگردم، از خورشید نور بگیرم و زمینو براتون روشن کنم. تو هر ثانیه، با کلی از آدما برای همیشه خداحافظی میکنم.» ماه همینجور که زیر پایش را میپاید و برایمان حرف میزند، از حرکتش هم غافل نیست. میداند همهچیز را رکود و درجا زدن خراب میکند. با زبانِ بیزبانی میگوید «خدا بهخاطر شما آدما، یه کارایی گردن من، خورشید و بقیه گذاشته. ما هم با جونودل داریم انجامش میدیم. شما هم مراقب باشید نمک خدا رو میخورید، یهوقت نمکدونشو نشکونید.»
چاپ اول این کتاب به همت نشر معارف در اسفند 1402 به قیمت 110000 تومان به شمارگان1000 جلد روانه بازار شده است.
انتهای پیام/